پیکاسو در تعریف خلاقیت گفته است: خلاقیت چیزی است که همهی ما وقتی آن را میبینیم درکش میکنیم، اما از تعریف آن ناتوان هستیم.
شاید بتوان همین تعریف را از پیکاسو در مورد برند هم وام گرفت. تعاریفی که در حوزه برند وبرندسازی انجام شدهاند، بیشمار هستند.
در حدی که تقریباً همه چیز برندسازی محسوب میشود و هیچ چیز برند محسوب نمیشود!
در حدی که متخصصان برند و برندسازی هنوز مجبور هستند برای مخاطبان در مورد اینکه چه چیزهایی برند محسوب نمیشوند صحبت کنند.
می گویند زمانی، یکی از مدیران هارلی دیویدسون (از تولیدکنندگان موتور سیکلت های قدرتمند جهان با یک قرن سابقه) در نمایشگاهی یکی از مدیران هوندا را ملاقات کرده بود و مدیری که از طرف شرکت هوندا در آن نمایشگاه حاضرشده بود، با هیجان از برتری های موتور هوندا می گفت و از نسبت توان به وزن که در دنیا منحصر به فرد است . و در بسیاری از بازارهای جهان، در رقابت با دیگران بسیار موفق بوده است.
مدیر هارلی دیویدسون پس از آنکه تمام صحبت ها را گوش داد گفت :
اما تا کنون به خاطر ندارم که کسی را دیده باشم که لوگو ی هوندا را روی بازوی خودش خالکوبی کرده باشد.
----------------------------------------------------------------
این داستان (که به نظر میرسد واقعی نباشد و بیشتر شبیه داستانهای رقابت بین کوکاکولا و پپسی باشد که خود شرکتها هم از آن خبر ندارند) مصداقی از موضوعی است که در ابتدای این درس مطرح شد.
همهی ما متوجه میشویم که اشارهی این داستان به قدرت برند است. اما اگر الان به ما بگویند قدرت برند را تعریف کنید، نمیتوانیم این کار را انجام بدهیم. یا به عبارت دقیقتر، آنقدر اختلاف نظر و دیدگاه وجود خواهد داشت که در نهایت، در مورد تعریف مناسب به توافق نخواهیم رسید.
خطر این عدم توافقها و اختلاف نظرها زمانی است که موضوعاتی که ارتباط مستقیم با برند و برندسازی ندارند، به اشتباه در داخل این حوزه قرار میگیرند و بسیاری از ما نیز، این دیدگاهها را به عنوان یکی از دهها دیدگاه موجود در حوزه برندسازی میپذیریم و به رسمیت میشناسیم.